
0 5 دقیقه مطالعه
View more
شناخت نامه دکتر علی شریعتی
علی شریعتی مزینانی در دوم آذر سال ۱۳۱۲ در روستای کاهک در کویرمزینان، از توابع سبزوار، در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد. اجداد وی همه از عالمان و بزرگان دینی بودند و پدر او استاد محمد تقی شریعتی موسس کانون حقایق اسلامی بود. شریعتی تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان ابن یمین در مشهد در سال ۱۳۱۹ آغاز کرد، اما بهدلیل بحرانیشدن اوضاع کشور در سال ۱۳۲۰، پدرش مجبور شد خانوادهاش را به ده بفرستد. بنابراین وقفه کوتاهی در تحصیلات شریعتی ایجاد شد. پس از آن، به همان دبستان برگشت و تحصیل را ادامه داد. وی در سال ۱۳۲۵ وارد دبیرستان فردوسی مشهد شد. او پس از اتمام سیکل اول دبیرستان در ۱۶ سالگی، با هدف ادامه تحصیل وارد دانشسرای مقدماتی شده اما علم و آگاهی دکتر شریعتی برخلاف دیگر هم سن و سالهای وی، به مطالب دانشسرا محدود نمیشد. او با شوق و ذوق زیاد در محضر پدر عالمش به کسب آگاهی و علم واقعی میپرداخت. در ۱۹ سالگی و با پایان کار در دانشسرا به آموزگاری مشغول شد؛ حرفهای که در تمام طول زندگی به آن عشق میورزید. و در سال ۱۳۳۴ به دانشکدهٔ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه مشهد وارد شد و رشتهٔ زبان و ادبیات فارسی را برگزید. در سال ۱۳۳۵ با همکلاسی خود، پوران شریعت رضوی ازدواج کرد. ثمره این ازدواج، چهار فرزند با نامهای احسان، سوسن، سارا و مونا است. وی در طول تحصیل در دانشکده ادبیات با علاقه به کار تحقیق و پژوهش در زمینههای مختلف پرداخت و آثاری چون «ترجمه ابوذرغفاری»، «ترجمه نیایش اثر الکسیس کارل» و یک رشته مقالههای تحقیقی را در این زمینه به رشته تحریر درآورد.
آغاز فصلی جدید در زندگی مبارزاتی دکتر علی شریعتی
دکتر علی شریعتی در سال ۱۳۳۷ و با اخذ مدرک لیسانس در رشته ادبیات فارسی بهدلیل شاگرد اول بودن برای ادامه تحصیل در رشته ادبیات تا مقطع دکتری به دانشگاه سوربن فرانسه فرستاده شد. او اندوختهای غنی از معارف اسلامی و شناخت شخصیتهای دینی و فرهنگ اسلامی و ملی داشت و بهرهمندی از محضر اساتید صاحب مکتب و متفکری چون لویی ماسینیون، جورج گورویچ و سارتر سبب شد تا هرآنچه که نمیداند را بیاموزد و سطح آموختههای خود را در زمینه جامعه شناسی، مبانی علم تاریخ، تاریخ و فرهنگ اسلامی و بسیاری زمینههای دیگر غنی کند. به این ترتیب، فصل جدیدی در زندگی مبارزاتی وی آغاز شد.
در سال ۱۳۳۷ به سازمان آزادیبخش الجزایر پیوست و سخت به مبارزه پرداخت. وی در سال ۱۳۳۸ مقالهای با عنوان «به کجا تکیه کنیم» در یکی از نشریات فرانسه منتشر کرد. دکتر شریعتی در طول این مبارزات توسط پلیس فرانسه دستگیر و به زندان انداخته شد. وی در آنجا با مبارزان بزرگ ملتهای محروم آشنا شد و مصاحبهای انجام داد که در توگو چاپ شد.
شریعتی سرانجام در سال ۱۳۴۳ به ایران بازگشت و در همان بدو ورود توسط نیروهای ساواک دستگیر و به زندان قزل قلعه در تهران منتقل شد. در شهریور همان سال، بعد از آزادی به مشهد بازگشت؛ جایی که پدر، خانواده، دوستان و مریدان وی انتظار او را میکشیدند. در سال ۱۳۴۴ پس از مدتی بیکاری، اداره فرهنگ مشهد وی را بهعنوان دبیر انشای کلاس چهارم دبستان یکی از روستاهای مشهد استخدام کرد. شریعتی پس از مدتی در دبیرستان به تدریس پرداخت و در نهایت بهعنوان استادیار تاریخ، وارد دانشگاه مشهد شد.
فعالیتهای روشنگرانه دکتر علی شریعتی در جو سراسر خفقان دوران پهلوی
سال ۱۳۴۸ شروع فصلی مهم در زندگی دکتر علی شریعتی بود. وی به حسینه ارشاد دعوت شد و خیلی زود مسئولیت امور فرهنگی حسینیه را به عهده گرفت. علی شریعتی به تدریس جامعهشناسی مذهبی، تاریخ شیعه و معارف اسلامی پرداخت؛ به این ترتیب، فرصتی مغتنم برای مردمان روشن ضمیر آن دوران به وجود آمد؛ فرصتی که خود وی نیز قدر آن را میدانست. به همین خاطر سیل جوانان و مخاطبان به سوی حسینه ارشاد روانه شد. استاد نیز با دید وسیع به تاریخ ایران و جهان به تجزیه و تحلیل تاریخ ایران، اسلام، چهرههای مقدس و شخصیتهای بزرگ اسلامی میپرداخت و با بینش و زاویه دید خاص خود، دلایل نابسامانیها و شرایط جامعه را تحلیل میکرد. شریعتی با بیان خاص و صراحت لهجه خود میتوانست هر شنوندهای را با خود همراه کند، به هیجان بیاورد و همه بهخصوص نسل جوان را با نابسامانیهای جامعه و هویت از دست رفته آن آشنا کند.
علی شریعتی سخت به مطالعه و نوشتن میپرداخت و روزها سخنرانی میکرد. او هرچه بیشتر میگفت، انسانهای بیشتری را با خود همراه میکرد؛ در عوض دشمنهای دین و ملت را به هراس میانداخت؛ به همین دلیل از کار او در دانشگاه جلوگیری کردند. پس از گذشت زمانی کوتاه، دکتر شریعتی از سخنرانی در حسینیه ارشاد منع شد و پس از آن، حسینیه را نیز تعطیل کردند تا دیگر مردم امیدی به شنیدن سخنان استاد نداشته باشند.
زندگی مخفیانه، اسارت در قید و بند زندان های ساواک و بسته شدن راه های مبارزه اجتماعی بر دکتر علی شریعتی
شریعتی از آبان ماه ۱۳۵۱ تا تیر ماه ۱۳۵۲ به زندگی مخفی خود روی آورد. ساواک به دنبال او بود و از تعطیلی حسینیه ارشاد به بعد، متن سخنرانیهای شریعتی با اسم مستعار به چاپ میرسید. در تیر ماه ۱۳۵۲، ساواک پدر علی شریعتی و بعد برادر زن وی را بازداشت کرد و به زندان اوین برد تا شریعتی به ناچار خود را معرفی کند. بعد از آن روز به مدت ۱۸ ماه به انفرادی رفت و پس از آن آزاد شد، زیرا شاه به دلیل فشارهای بینالمللی و درخواست وزیر فرهنگ الجزایر دریافت که نگه داشتن شریعتی در زندان بیش از آزادی او میتواند به شهرت و محبوبیت او بیفزاید. پس از آزادی از زندان، شریعتی بارها مورد شکنجه روحی و جسمی از طرف ساواک و رژیم پهلوی قرار گرفت.
اسارت درازمدت در سلول، او را سخت به نور آفتاب حساس کرده بود و از نظر روحی هم بسیار افسرده شده بود. حکومت شاه همه راههای مبارزه اجتماعی را بر او بسته بود، حسینیه ارشاد تعطیل و او از تدریس در دانشگاه محروم شده بود. مبارزه مخفی هم عملاً امکان نداشت. ساواک او را تحت نظر داشت و روز به روز حلقه این محدودیتها تنگتر میشد. شریعتی خود میگوید: «ظاهراً آزاد هستم و از قید اسارت، به اصطلاح رهایی یافتهام ولی آنچه مسلم است نوع زندانم تغییر کرده و از زندان دولتی به زندان خانه منتقل شدهام».
دکتر علی شریعتی پس از دو سال در ۲۵ اردیبهشت ۱۳۵۶ خسته از وضعیتش، در نهایت تصمیم به مهاجرت گرفت. ممنوعالخروج بودن مانع بزرگی برای مهاجرت او به خارج از کشور بود. اما وی با گرفتن گذرنامه با اسم فامیلی «مزینانی» توانست از کشور خارج شده و تهران را به مقصد بروکسل ترک کند و پس از چند روز به «ساوت همپتون» انگلیس رفت و در همانجا به طرز مشکوکی دار فانی را وداع گفت.
دکتر علی شریعتی چگونه به شهادت رسید؟!
علی شریعتی در ۲۹ خرداد ۱۳۵۶، حدود سه هفته پس از مهاجرت به انگلیس، در منزل خود بهطرز مشکوکی دار فانی را وداع گفت. دوستان وی، پیکر او را در منزل در حالی یافتند که به پشت افتاده بود و بینی وی بهطور غیر عادی کبود و متورم شده بود. پزشکی قانونی دلیل فوت را بدون کالبد شکافی، انسداد شراین و نرسیدن خون به قلب اعلام کرد.
خانواده و دوستداران شریعتی تصمیم گرفتند بهدلیل شرایط موجود، پیکر او را بهطور موقت در خارج از ایران به خاک بسپارند؛ بهرغم وصیت خود دکتر که خواسته بود در حسینیه ارشاد به خاک سپرده شود. در این حال محمد تقی شریعتی، به خاطر علاقه دکتر شریعتی به حضرت زینب (س) رضایت داد که پیکر وی را در جوار مزار آن بانوی گرامی در قبرستانی در سوریه دفن کنند. متاسفانه از آن زمان تاکنون، چه در زمان حکومت پهلوی و چه پس از آن شرایط برای انتقال پیکر دکتر فراهم نشد.
آثار نوشته شده دکتر علی شریعتی در مدت زمان حیات خود
دکتر شریعتی آثار بسیاری در زمینه اسلامشناسی و شیعهشناسی دارد. اکثر کتابهای شریعتی جمعآوری سخنرانیهای تحریر یافته او در حیسنیه ارشاد، دانشگاهها یا مقالات پراکنده است که پس از وفات ایشان توسط مرکز نشر آثار شریعتی بهصورت مجموعه آثار در ۳۶ جلد جمعآوری شد و به چاپ رسید.
از مهمترین آثار دکتر علی شریعتی میتوان به «با مخاطبهای آشنا»، «ابوذر»، «بازگشت»، «فاطمه، فاطمه است»، «ما و اقبال»، «تحلیلی از مناسک حج»، «شیعه»، «نیایش»، «تشیع علوی و تشیع صفوی»، «جهتگیری طبقاتی در اسلام»، «تاریخ تمدن (دو جلدی)»، «هبوط در کویر»، «تاریخ و شناخت ادیان (دو جلدی)»، «اسلامشناسی یا درسهای حسینیه ارشاد) (سه جلدی)»، «حسین وارث آدم»، «چه باید کرد؟»، «زن»، «مذهب علیه مذهب»، «جهانبینی و ایدئولوژی انسان»، «انسان بیخود»، «علی حقیقتی بر گونه اساطیر»، «بازشناسی هویت ایرانی اسلامی»، «روش شناخت اسلام»، «میعاد با ابراهیم»، «اسلامشناسی (سخنرانیهای دانشگاه مشهد)»، «ویژگیهای قرون جدید»، «هنر»، «گفتگوهای تنهایی (دو جلدی)»، «امت و امامت»، «نامهها و آثار جوانی (دو جلد)»، «سیمای محمد» و «علی» اشاره کرد.
«فاطمه فاطمه است» | اثر دکتر علی شریعتی | انتشارات سپیده باوران
«فاطمه فاطمه است». این گویاترین عبارتی ست که می توان برای توصیف یک فرا قهرمان زن به کار برد در عین حال مبهم است چرا که فاطمه بودن یک خاصیت منحصر به فرد است. اما وقتی این خاصیت شناسانده شود روح تمام زنان و مادران رنگی دیگر می گیرد. رنگ انسانیت، حق جویی، مهر و همه خوبیهایی که میتوان در وجود اشرف مخلوفات الهی یافت.
بخشی از متن کامل کتاب، یادگار مرحوم دکتر علی شریعتی، برای درک بهتر مقام حضرت فاطمه (س):
آنچه می خوانید ، سخنرانی من است در موسسه ارشاد. ابتدا خواستم گزارشی بدهم از تحقیقات پروفسور لویی ماسینیون ، درباره شخصیت و شرح حال پیچیده ی حضرت فاطمه (س) ، و به خصوص اثر عمیق و انقلابی خاطره ی او در جامعه های مسلمان و تحولات دامنه دار تاریخ اسلام ، اختصاصا برای دانشجویانم در کلاس درس (تاریخ و شناخت ادیان ) و (جامعه شناسی مذهبی ) و (اسلام شناسی) . به مجلس که آمدم ، دیدم جز دانشجویان ، بسیاری دیگر هم آمده اند. وجود جلسه ، مساله فوری تر را ایجاب می کند. بر آن شدم که به این (سوال مقدر) که امروز به شدت در جامعه ی ما مطرح است جواب بگویم که زنانی که در قالب های سنتی قدیم مانده اند، مساله ای برایشان مطرح نیست؛ و زنانی که قالب های وارداتی جدید را پذیرفته اند ، مساله برایشان حل شده است.
اما در میان این دو نوع (زنان قالبی) ، آنها که نه می توانند آن شکل قدیم موروثی را تحمل کنند و نه به این شکل تحمیلی تسلیم شوند ، چه باید بکنند؟
اینان می خواهند خود را انتخاب کنند ، خود را بسازند. الگو می خواهند، نمونه ایده آل . برای اینان مساله ی (چگونه شدن) مطرح است . فاطمه با بودن خویش ، پاسخ به این پرسش است.
«علی» | اثر دکتر علی شریعتی | انتشارات سپیده باوران
این کتاب، دربردارنده سخنرانیها و آثار دستنویس دکتر شریعتی پیرامون امام علی (ع) است که از یک مدخل و ۹ بخش اصلی و ۱ بخش ضمیمه تشکیل شده است. در فصل ول با عنوان « علی حقیقتی بر گونهی اساطیر» میخوانیم: «...سخن گفتن دربارهی علی بینهایت دشوار است؛ زیرا به عقیدهی من، علی یک قهرمان یا یک شخصیت تاریخی تنها نیست. هر کس دربارهی علی از ابعاد و جهات مختلف بررسی کند، خود را نه تنها در برابر یک فرد، یک فرد برجستهی انسانی در تاریخ میبیند، بلکه خود را در برابر یک معجزهای و حتی در برابر یک مسئلهی علمی، یک معمای علمی این خلقت احساس میکند. بنا بر این دربارهی علی سخن گفتن برخلاف آنچه که در وهلهی اول به ذهن میآید، دربارهی یک شخصیت بزرگ سخن گفتن نیست، بلکه دربارهی یک معجزهای است که به نام انسان و به صورت انسان در تاریخ متجلی شده است. علی را از جهات مختلف باید دید و در ابعاد مختلف باید شناخت. یکبار به عنوان یک شیعه، از نظر اعتقادی که ما به علی و شخصیت علی و نقشی که علی در تاریخ اسلام داشته است و حق و مقامی که داشته است [داریم]، از این نظر رسیدگی میکنیم و میخواهیم بشناسیمش (این طرز نگاه یک سلسله مسایل خاصی را در برابر محقق مطرح میکند و خوشبختانه به نسبت ابعاد دیگر علی، این بُعدش شناختهتر و روشنتر است؛ اگرچه این بُعد به طور مطلق یعنی به نسبت خود علی باز هم شناخته نیست.) و گاه به عنوان یک مورخ، علی را میخواهیم بررسی کنیم و بشناسیم؛ یعنی نقشی که علی در یکی از دورههای حساس و مهم تاریخ بشر یعنی تاریخ اسلام داشته است. در اینجا باز مسایل تازهای در برابر ما مطرح میشود: رُلی که علی داشته، نقشی که داشته، پیروزیها و شکستهایش، موقعیتش در جامعهای که در آن جامعه بوده، کیفیت رهبری سیاسی و اجتماعیاش، رابطهاش با مردم، آزادیخواهیاش...».
گزیدۀ متن:
ای مردم! ما در زمانهای پرعناد و بدکینه گرفتار شدهایم. انسان نیکدل و پاکدامن را در این روزگار بد میشمرند و ستمکاره در این عصر بر تندباد غرور و نخوتش میافزاید. آنچه میدانیم سودمان نمیبخشد و آنچه را نمیدانیم نمیپرسیم و از بدبختی کوبندهای که فرا میرسد بیم نداریم تا آنگاه که بر سرمان فرود آید. مردم بر چهار گروهند: یکی آن که از پلیدکاری در زمین بازنمیایستد مگر هنگامی که جانش ناتوان گردد و تیغش کند و دستش تهی. دیگری آن که شمشیر را برکشیده و آتش شرارتش را برافروخته و سواره و پیادهاش را بسیج کرده، خود را فروخته و ایمانش را باخته است تا ثروت خلق را به غارت برد یا بر سر سپاهی فرمان راند و یا بر سر منبری بالا رود. چه بد سودایی است که دنیای پست را بهای خویشتن خویش بینی و آن را در ازای آنچه نزد خدا داری بگیری...
«نیایش» | اثر دکتر علی شریعتی | انتشارات سپیده باوران
کتاب با دعای بیستم از صحیفه سجادیه تحت عنوان «نیایش در طلب اخلاق ستوده و افعال پسندیده» شروع میشود.
بخش های بعدی در چهار دفتر گنجانده شدهاند.
دفتر اول مقالهای از «الکسیس کارل» است که توسط دکتر شریعتی ترجمه شده و با یک مقدمه از ایشان در کتاب گنجانده شده.
دفتر دوم، «فلسفه نیایش، مکتب سجاد: آگاهی، عشق، نیاز و جهاد در نیایش» از زبان دکتر شریعتی میباشد.
دفتر سوم متن نیایشهاییست که خود دکتر شریعتی آنها را نوشتهاند و دفتر چهارم شامل گزیدهای از نیایشهای امام سجاد علیه السلام با مقدمهای درباره نیایش در متون شیعه از دکتر شریعتی است.
گزیدۀ متن:
«چنین به نظر میرسد که نیایش اصولاً کشش روح است به سوی کانون غیرمادی جهان. به طور معمول نیایش عبارت است از تضرع، ناله مضطربانه و طلب یاری و استعانت و گاهی یک حالت کشف و شهود روشن و آرام درونی و مستمر و دورتر از اقلیم همه محسوسات. به عبارت دیگر، میتوان گفت که نیایش پرواز روح است به سوی خدا و یا حالت پرستش عاشقانهای است نسبت به آن مبدئی که معجزه حیات از او سرزدهاست و بالاخره، نیایش نمودار کوشش انسان است برای ارتباط با آن وجود نامرئی، آفریدگار همه هستی، عقل کل، قدرت مطلق، خیر مطلق، پدر و منجی هر یک از ما. صرف نظر از نقل اوراد فرمولی، حقیقت نیایش یک حالت عرفانی پرگدازی را مجسم میکند که در آن، دل به خدا جذب میشود. این حالت از طبیعت عقل سرچشمه نمیگیرد و از همین روست که تا آنجا که غیر قابل ادراک است در نظر اهل فلسفه و استدلال، غیر قابل قبول باقی میماند. همانطور که حدیث جمال و عشق در دفتر نیست و به درس و تعلیم نیاز ندارد، آنها که دلی خالی از اندیشه دارند خدا را همچون گرمای خورشید و یا عطر گل، به طور طبیعی، احساس میکنند. اما همین خدایی که اینچنین با کسی که دوست داشتن را میداند بهآسانی کنار میآید، خود را از چشم آن که جز فهمیدن نمیداند پنهان میدارد.»
من و کتاب
0 5 دقیقه مطالعه
View moreمعرفی حمید داودآبادی نویسنده، جانباز هشتسال دفاع مقدس و فعال فرهنگی با بیش از 50 اثر در حوزه خاطره نگاری و ادبیات پایداری به جامعه کتابخوان کشور
0 5 دقیقه مطالعه
View moreشاید شهرهای دیگر رزمندگانی چون علی چیتسازیان داشته باشند، اما آن شهرها کسانی مانند حمید حسام ندارند. «مقام معظم رهبری»
0 3 دقیقه مطالعه
View moreبه قلم درآوردن بخشی از زندگی یک شاعر آئینی محبوب. اگر سلطان تویی دیگر ابایی نیست، می گویم که من یک شاعر درباری ام، مداح سلطانم
0 5 دقیقه مطالعه
View moreمعرفی چهره نام آشنا و نویسنده دوسداشتنی؛ نادر ابراهیمی به همراه معرفی منتخبی از آثار ایشان
0 5 دقیقه مطالعه
View moreزمانی که جنگ، رزمنده را با سلاحی بالاتر از گلوله آشنا میکند، و آن هم قلم یک نویسنده است.
دیدگاه کاربران
ورود به سیستم جهت ثبت نظر